هادی خانیکی: باید از ظرفیت «ارتباطات سیاسی» برای تحرک بخشیدن به جنبش ها بهره گرفت
هادی خانیکی، استادتمام دانشکده علوم ارتباطات، در یادداشتی با عنوان «سیاست رسانهای شده» در روزنامه آرمان امروز نوشت:
گسترش دامنه حضور و تأثیرگذاری دو حوزه «ارتباطات» و «سیاست» در تمامی عرصههای زندگی فردی و اجتماعی بهگونهای است که امروز غفلت از ضرورت ورود به میدان «ارتباطات سیاسی» میتواند بهمنزله عقب افتادن از روند پرشتاب دانش ارتباطی و جنبش اجتماعی به شمار آید. «ارتباطات سیاسی» فصل مشترک دانش ارتباطات و امر سیاسی است که نهتنها در این دو عرصه بلکه در همه عرصههای درهمتنیده جوامع دستخوش تغییر ناظر به هم پیوندی نهاد علم و دانشگاه با نهاد سیاست و جامعه است. انقلاب ارتباطات و ظهور جامعه شبکهای که در پرتوی رسانهای کردن و شبکهای شدن تمامی ابعاد حیات انسان امروز، سیاست را نیز رسانهای کرده است، بر اهمیت بیشتر نگاه به ارتباطات در افق سیاست و نگاه به سیاست از منظر ارتباطات افزوده است. «سیاست رسانهای شده» و «ارتباطات سیاسی» دو وجه درهمآمیخته دنیای کنونی ماست. بر این پایه باید دگرگونیهای سیاست و سیاست ورزی و ارتباط و ارتباط گری را فهمید و به تحولات «فضای عمومی»، «افکار عمومی»، «کنشگری سیاسی»، «زبان سیاست»، «رفتار مخاطبان»، «شیوههای حکمروایی»، «تبلیغات سیاسی»، «نهادهای مدنی»، «ساختارهای حزبی»، «فضای مجازی»، «شبکههای اجتماعی» و نظایر اینها اعتنا کرد. فهم جهانهای دائما نو شونده، پیش از هر چیز نیازمند حضور و زندگی در آن دنیاها و مواجهه و مطالعه از نزدیک است. باگریز از مسألهها و پناه بردن به حوزههای انتزاعی، نه درک علمی و نه کنش اجتماعی بهدرستی سامان میگیرند؛ پیوند میان دانش و کنش هم راه دشوار نظرمندی معطوف به واقعیت را پیمودنیتر و هم حاصل این کوشش و مطالعه را برای جامعه سودمندتر میکند. در جامعه ما که سیاست جزو جداییناپذیر همه عرصههای حیات اجتماعی آن بوده و سایه سیاست همواره بر سر اجتماع و اقتصاد و فرهنگ و میدانهای گوناگون توسعه افتاده است، باید از ظرفیت و قدرت «ارتباطات سیاسی» برای تحرک بخشیدن به جنبشها و کنشهای آزادیخواهانه و رهاییبخش بهره گرفت. ایران معاصر در امتداد جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی و تلاش برای دستیابی به توسعه همهجانبه، آزادی و عدالت امروز، بیش از هر زمان دیگر بهضرورت «دموکراتیزاسیون» و اصلاح رویکردها و سازوکارهای زندگی بهتر میاندیشد و در آن راه میکوشد. «انتخابات» اکنون شناختهترین و همگانیترین عرصه این اندیشه و کنش است که با دو سنجه «مشارکت» و «رقابت» کمیت و کیفیت توسعه سیاسی و گذارهای دموکراتیک را در مقاطع مختلف به آزمون گرفته است. به این اعتبار «ارتباطات سیاسی» نمیتواند بیرون از این میدان به نظارهگری بنشیند و از مطالعه و حتی مداخله در فرایند انتخابات غافل بماند. بهرغم این ضرورت متأسفانه به دلیل پرهزینگی سیاست ورزی و حضور در عرصه مطالعات و تحقیقات مسأله محور سهم و سرمایه ارتباطات در ایران هنوز از این حوزه کم است و ورود نهاد دانشگاه به مطالعه و پژوهش بهنگام انتخابات و تبلیغات با کندی و ناپیوستگی به انجام رسیده است. زمان و میدان پژوهش همان زمان و میدان وقوع امر سیاسی بوده و به این معنا تحقیق زنده و مبتنی بر رخدادها و وقایع جاری به انجام رسید.
منبع خبر: عطنا
نظر شما :