هادی خانیکی در نشست نقد و بررسی کتاب «گاه و بیگاهی دانشگاه در ایران»:دانشگاه در ایران «جامعه دانشمندان» نشده است
هادی خانیکی، استاد ارتباطات در ابتدای این نشست گفت: کتاب «گاه و بیگاهی دانشگاه در ایران» ذهنها را درگیر میکند؛ تا ذهن میخواهد در دانشگاه بماند از دانشگاه خارج میکند و تا میخواهد از دانشگاه خارج شود به درون آن بازمیگرداند.
وی ضمن اینکه پرداخت به حوزههای مختلف علم به قوت کتاب کمک کرده است، گفت: بهدلیل این نگاه میانرشتهای است که مؤلف در فصل هفتم از مرگ دانشگاه سخن نمیگوید و به بازسازی دانشگاه به شیوهای جدید امید دارد.
استاد ارتباطات دانشکدۀ علوم ارتباطات با بیان خاطرهای این نگاه میانرشتهای را خوب دانست و بیان کرد: هر موقع که نزد آقای شفیعی کدکنی میروم از اطلاعات تاریخی ایشان بسیار بهره میبرم؛ ایشان با اینکه ادیب هستند اما اطلاعات تاریخیشان غنی است، دکتر شفیعی کدکنی هم از آقای علی شریعتی و هم آقای غلامحسین صدیقی بسیار الگو گرفته، البته باید در نظر داشت که این اشخاص چقدر باهم تفاوت عقیدتی دارند.
وی افزود: بنابراین صحبت از چند رشته علمی در یک کتاب یا به نوعی «از هر دری سخنی» مفید است و در اینجا تفاوت زاویه دید من و آقای خورسندی مشخص میشود.
خانیکی در ادامه در مورد زمینههای رشد و افول علم در تاریخ دانشگاههای ایران گفت: شخصا در این زمینه سؤالی داشتم که آن را در ۲۰ سال اخیر دنبال کردم؛ چه بود که ایران در یک دوران شکوفایی علم را داشت و بعد دچار گسست شد؟ یک نشریهای را در چهار شماره منتشر کردم بهنام «دفتر دانش» که این بحثها در آن دنبال میشد و این سؤال را ازمتفکران بزرگ میپرسیدیم.
عضو هیئت علمی رشتۀ ارتباطات برای معرفی ماهیت دانشگاه بخشی از سخنرانی رابرت هاچینز (رئیس سیساله دانشگاه شیکاگو در سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۴۵) را قرائت کرد: «دانشگاه جامعه نیست، کودکستان نیست، باشگاه نیست، داراتأدیب نیست، حزب سیاسی نیست، دستگاه تبلیغات نیست بلکه دانشگاه جامعه دانشمندان است.»
وی افزود: این متن روح حاکم بر کتاب «گاه و بیگاهی دانشگاه در ایران» است؛ زیرا مؤلف بهدنبال این است که ثابت کند در دانشگاههای ما برشهایی وجود دارد که بهیکدیگر متصل نشده بنابراین نمیتوان گفت که در دانشگاههای ایران اجتماع استادان و دانشمندان و حتی دانشکدهها صورت گرفته است.
خانیکی در ادامه گفت: دانشگاه و توسعه آن بهصورت یک خط پیوسته در نیامده و در نتیجه میشود گفت که معاصریت ایران موکول به وضع علم است.
استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی سخنان خود را متوجه مقدمه کتاب «گاه و بیگاهی دانشگاه در ایران» کرد: به نظرم مؤلف در مقدمه کتاب شش نکته را مطرح کرده است؛ اولین نکته به تعریف عمارتی از دانشگاه برمیگردد. امروزه هم ما این روح حاکم در دانشگاهها را میبینیم که بیش از آنکه به محتوی دانشگاه توجه شود به ظاهر آن اهمیت داده میشود.
خانیکی راجعبه نکته دوم که ضرورت مطالعه تاریخی هر امری از جمله دانشگاه است گفت: برای شناخت دانشگاه و دانستن جایگاه کنونی خود باید بدانیم که چه اتفاقاتی در گذشته رخ داده و پیشینه تاریخی ما چیست؟
وی افزود: نکته سوم این است که دانشگاه در ناکامیابیهای عبور از تجدد و ورود به معاصریت، گرفتار نوعی بیکیفیتی و مدرکگرایی شده و بعضیها مطرح میکنند که این تقدیر تاریخی ما است.
خانیکی در خصوص نکته چهارم مقدمه کتاب «گاه و بیگاهی دانشگاه در ایران» گفت: نکته چهارم این است که نویسنده میگوید بهجای تقدیر تاریخی از تعیّن تاریخی استفاده کنیم؛ عواملی که ما را به اینجا کشانده مطالعه کنیم و دگرگونی در علت بوجود بیاوریم.
همچنین ادامه داد: نکته پنجم این است که دانشگاه مسئله اجتماعی است و پس از آن به عاملیت انسانی میرسیم که مسئله ذهن نمایان میشود.
وی نکته ششم را مسئلهمندی دانشگاه بیان کرد و گفت: چیزی که مورد نقد نویسنده است این است که بهدنبال کنشگرانی در درون دانشگاه میگردد؛ هم ساختارها، جبرها و محدودیتها را مطرح میکند و هم به بررسی ساخته شدنها، امکانات و ابتکارات میپردازد.
هادی خانیکی در پایان گفت: در آخر در دفاع از رویکرد به تعبیر آقای خورسندی «دایرهالمعارفی» بگویم که کتاب «گاه و بیگاهی دانشگاه در ایران» در عین حال که مجموعه متفاوتی است ولی نویسنده سعی کرده است در همه آنها دقیق شود.
منبع خبر: عطنا
نظر شما :