در نشست «بررسی چالشهای مهاجران در ایران از نگاه امنیتی»:
حسینعلی افخمی: انگارهسازی رسانهها از مهاجران بر ذهنیت مردم تأثیر دارد/ «بر کس مپسند آنچه تو را نیست پسند»
نشست «بررسی چالشهای مهاجران در ایران از نگاه امنیتی» با حضور غلامعلی چگنیزاده، استاد گروه روابط بینالملل، حسینعلی افخمی، مدیرگروه روابط عمومی و طیبه سیاوشی شاهعنایتی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، سهشنبه، ۱۱ اردیبهشت به همت انجمن علمی روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی در تالار دفاع دانشکده حقوق و علوم سیاسی برگزار شد.
در این نشست، حسینعلی افخمی، مدیرگروه روابط عمومی دانشکدۀ علوم ارتباطات به کارکردهای مثبت و منفی رسانهها اشاره کرد و گفت: رسانهها گاه میتوانند مسئلهای را برای کمک به سه قوه دیگر جهت یافتن راهحل مسائل مطرح کنند و گاه میتوانند بحران ایجاد کنند و جامعه را به پرتگاه ببرند.
او تصریح کرد: به طور کلی در دنیا در حوزه مطبوعات دو نوع روزنامه وجود دارد دسته اول، روزنامههای جنجالی، زرد و عامهپسند و دسته دوم روزنامههای کیفی هستند؛ تیراژ روزنامههای عامهپسند چندین برابر روزنامههای کیفی است و خوانندگان آن افرادی هستند که سطحی فکر میکنند و اندیشه سطحی را در جامعه رواج میدهند.
مدیرگروه روابط عمومی ادامه داد: روزنامههای کیفی نیز حرفهای بزرگ میزنند که عمدتاً این روزنامهها توسط سیاستمداران و دولتمردان خوانده میشود و معمولاً راهحلگرا بوده و به حل مسائل کمک میکنند.
وی با بیان اینکه کشور ایران از نظر قانونی و دولتی سعی میکند روزنامه عامهپسند نداشته باشد، اظهار کرد: گاه اسم روزنامه عامهپسند نیست اما صفحات و ستونهای آن عامهپسند است.
افخمی به استقلال رادیو و تلویزیون اشاره کرد و گفت: در عرصه جهانی تلویزیونهای ماهوارهای و عمومی با اشتراک مردم میچرخند و دولتها کمتر دخالت دارند بنابراین رکن چهارم میتواند استقلال خود را نشان دهد اما صدای رادیو و تلویزیونهای تجاری نیز از نظر اقتصاد سیاسی وابسته به تجارت و اقتصاد یا سیاستهای خاص دولتها است.
او با اشاره به انگارهسازی مطبوعات از مهاجران، اظهار کرد: در دهه پنجاه به خاطر دعواهای مرزی ما با عراق و افغانستان که موضوع مهاجرتهای اصلی ما هستند، هیچ کدام از مطبوعات ما روی خوشی به این دو کشور نشان نمیدادند بلکه کاری که میکردند، انگارهسازی از کشورهای دیگر بود.
انگارهسازی میتواند مثبت یا منفی باشد
وی در ادامه گفت: انگارهسازی میتواند مثبت یا منفی باشد برای مثال حاصل انگاره ذهنی ما نسبت به کشور ژاپن و آلمان مثبت است که این را رسانهها و آموزش عمومی برای ما ساختهاند اما در مورد برخی کشورهای دیگر این چنین نیست به عبارت دیگر چرا با وجود اینکه در منطقه دارای زبان و فرهنگ مشترکی هستیم اما کلیشه ذهنی ساخته شده توسط رسانهها منفی ساخته میشود؟
او تصریح کرد: مثلاً در دعوایی که در دهه ۵۰ با افغانستان بر سر مسئله رود هیرمن داشتیم ایران تصمیم گرفت حتی تریاک را هم از افغانستان که به عنوان مواد دارویی مصرف میشد، نخرد و تنبیهشان کند، خود همین مسئله یک جو سه سالهای را درست کرد و خبرهای منفی در خصوص آن منتشر میشد و ما با همان ذهنیت وارد انقلاب و جنگ میشویم.
افخمی اضافه کرد: اولین شهیدان ما در دیماه ۵۹ در اولین عملیات ایران برای بازپسگیری تپه میمک، افغانستانی بودند، کسانی که از جبهه نصر بودند و شعار آنها این بود که «ایران را آزاد بکنید و بعد نوبت به افغانستان میرسد» ولی من در هیج جای روزنامهها انتشار این تصویر را ندیدم که منتشر شده باشد در حالی که در سال ۸۱ و ۸۲ در سعادتآباد مستاجر دانشگاه بودم و در و دیوار شهر از مطلب «افغانی برو کشور خودت» پر بود و همان موقع در کارهای ساختمانی سعادتآباد سختترین کارها را داشتند.
وی با بیان اینکه بسیاری از روزنامهها هم نظر مثبت دارند، اظهار کرد: من یک پایاننامه در دوره فوق لیسانس داشتم تحت عنوان «بازتاب اشغال افغانستان توسط روسیه و آمریکا در روزنامه کیهان و اطلاعات در دو مقطع» که این پژوهش نوع نگاه روزنامهنگاران را هم نشان میدهد.
مدیرگروه روابط عمومی دانشکدۀ علوم ارتباطات ادامه داد: یک بخشی از آن تصویرهای منفی ناشی از ماهیت کار روزنامهنگاری است به این معنا که کاملاً نمیتوانند عینیت را ببیند اما به هر حال ذهنیتسازیها کار خود را میکنند.
او به انتشار خبری در دهه ۷۰ اشاره کرد و گفت: خفاش شب، رانندهای بود که مسافران خود را که عمدتاً زنان بودند به قتل میرساند، سه روز تیتر روزنامهها این بود که «خفاش شب افغانی شد» و در روز چهارم مشخص شد که راننده شهروند قوچان است.
تصویر منفی در مورد قومیتها در برنامههای رادیو و تلویزیون
افخمی افزود: آن تصویری که سه روز اول ساخته شده را نمیتوان به راحتی پاک کرد بنابراین بخشی از این تصویر منفی یا کژکارکرد را رسانهها به وجود میآورند. دهها تصویر منفی در مورد قومیتها در برنامههای رادیو و تلویزیون مانند برنامه «جمعه با رادیو» انعکاس پیدا میکند.
وی خاطرنشان کرد: ما هیچ کدام از اینها را به دلیل آموزههای مذهبی و اصول اخلاقی موجود در کشور قبول نداریم و به نوعی این رفتارها جرم است، به همین علت است که تا حدودی روزنامههای کیفی ما در این زمینه کمتر ورود میکنند ولی مواردی را نیز داشتهایم مثلاً ۱۰ یا ۱۲ سال پیش تیتر صفحه اول روزنامهها این بود «برای نجات دو نفر افغانی یک مامور آتشنشانی جان باخت» آیا معنی این تیتر چیزی جزء تحقیر است؟
استاد افخمی با بیان اینکه بخشی از این ذهنیتها به فرهنگ برمیگردد، اظهار کرد: ما باید با رسانههایمان کار کنیم تا بتوانیم فرهنگ بزرگی داشته باشیم و جامعه نتواند مهاجر را در خود هضم و درک کند. مهاجران هم میتوانند عوارض داشته باشند و هم میتوانند فرصتی برای کار باشد.
او ادامه داد: در حال حاضر رسانههای ما از این جهت نسبت به رسانههای گذشته نمره بهتری دارند اما باز هم رویکردی مثبت که بتوانیم ذهنیت جامعه را به یک حد تعادل مثبت برسانیم، نیست. «بر کس مپسند آنچه تو را نیست پسند» یعنی آنگونه که خود ما دوست نداریم در کشور دیگری تحقیر شویم نباید مهاجران را هم تحقیر کنیم.
افخمی گفت: پدیده جهانی شدن مهاجرت مسئلهای روزافزون است که هم مهاجرفرست و هم مهاجرپذیر هستیم و این دنیای امروز دنیای گذشته نیست. به نظر میرسد که باید در دنیای مجازی خودمان را برای شهروند جهانی شدن آماده کنیم، این شهروند مجازی شدن باز به همان نگاه انگارهای برمیگردد یعنی تصویری که از خودمان و از جهان داریم یعنی یک نوع نگاه عاقل اندر سفیه.
وی در پایان اظهار کرد: اینها چیزهایی است که میتوانیم اسم آن را ضعفهای فرهنگی بگذاریم و رسانهها با رویکرد مثبت خود میتوانند این ضعفها را کاهش دهند بهتر است که یک جاهایی اقرار کنیم که ما هم میتوانیم اشتباه کنیم.
منبع: عطنا
نظر شما :