عباس اسدی:
مشکل ضعف تولید محتوا در مطبوعات
به گزارش باشگاه خبری عطنا، عباس اسدی، استاد روزنامهنگاری دانشگاه علامه طباطبائی یادداشتی درباره مشکلات ضعف تولید در محتوای مطبوعات نوشت که در روزنامه جامجم، چاپ ۷ خرداد منتشر شد. متن این یادداشت به شرح زیر است:
اولین دلیل این است که روزنامههای ما عموما تولید محتوایی ندارند؛ زیرا برای تولید محتوا و مطالب جداگانه از هم روزنامهنگاران و شاغلان مطبوعات باید زحمت بیشتر بکشند، از پشت میزهای تحریریه بلند شوند و به بیرون و محیط جامعه بروند و دنبال اخبار تازه بگردند. حال در شرایط کنونی متاسفانه این اتفاق نمیافتد و بخصوص از زمانی که اینترنت به وجود آمده و شبکههای اجتماعی رونق یافته، روزنامهنگاران تمام مطالبشان را در این فضا جستوجو میکنند و به شیوه کپی پیست در صفحات روزنامهها میگنجانند.
همانطور که قطعا شما هم اذعان دارید، هیچ نوع خلاقیتی در این کار نیست و بنابراین میتوان اینطور گفت که بخشی از این مشکل به خود روزنامهنگاران برمیگردد؛ روزنامهنگارانی که زحمت رفتن به حوزههای خبری را نمیکشند.
دومین عامل، بحث اقتصادی رسانههاست. بهدلیل اینکه رسانههای ما به لحاظ مالی توانایی پرداخت هزینههای بیشتر را به نیروهای روزنامهنگارشان ندارند، از این رو در روزنامهنگاران هم معمولا انگیزه مضاعفی ایجاد نمیشود و رغبتی برای گشتن بهدنبال اخبار تولیدی و اختصاصی را در خودشان نمیبینند. از سوی دیگر، دلیل شباهت روزنامهها را میتوان در این مساله دانست که مطالبی که امروزه در روزنامهها به چاپ میرسد، عمدتا شبه خبر بوده و نه خبر. چنین رویکردی موجب شده مخاطبان هم میل و رغبت به مطالعه این نشریات را از دست بدهند و در نتیجه همین بیعلاقهگی، روزنامهها را نمیخرند و ما شاهد هیچ نوع سودآوری مثبتی در جرایدمان نیستیم. در نتیجه چنین اتفاقی، تیراژ روزنامهها روزبهروز بیشتر از گذشته افت میکند و پایین میآید. این عامل روی مالکان روزنامهها هم اثر منفی میگذارد و آنها فکر میکنند که کیفیت بیشتر، تاثیری روی فروششان نخواهد گذاشت. مالکان روزنامهها عموما ابعاد و اثرات سوء این انتشار شبه خبرها را بخوبی درک نمیکنند.
دلیل سوم به ذات مالکان روزنامهها برمیگردد. مالکان روزنامههای ما امروزه عموما افرادی حرفهای در این حوزه نیستند و کسانیاند که در مشاغل دیگر فعالیت میکنند و منبع درآمد اصلیشان جایی بهجز روزنامه است. این افراد روزنامهها را صرفا به منزله بلندگویی برای تبلیغ بیشتر خودشان در نظر میگیرند و به کار حرفهای نمیپردازند؛ در نتیجه از درک درست ابعاد موضوع هم عاجزند و این را متوجه نمیشوند که روزنامهنگاری یعنی اینکه فرد شاغل در این رشته، تمام هم و غم و زندگیاش را فدای این حرفه کند. مالکان امروز روزنامهها اکثرا چند شغل جداگانه دارند و روزنامهنگاری فقط یکی از فعالیتهای جانبیشان است.
برخی از این صاحبان مطبوعات متاسفانه حتی این فرصت را ندارند که روزنامههایشان را ورق بزنند؛ چه برسد به اینکه بخواهند این مطالب را بخوانند و با آگاهی از اتفاقات روز، به دبیران و خبرنگاران بخشهای مختلف خود پیشنهاد سوژه بدهند. عامل دیگر این است که خود روزنامهنگاران ما هم فرصتی برای مطالعه ندارند. غم معاش این افراد را چنان درگیر کرده است که روزنامهنگاران هم به نوعی به کارمندانی سازمانی تبدیل شدهاند و در واقع روزنامههای ما «روزینامه» شدهاند؛ یعنی محلی برای کسب درآمد و روزی و نه انتشار اخبار روز.
در چنین شرایطی اگر اقدام درستی صورت نگیرد، روز به روز از نقطه اوج و حرفهای روزنامهنگاری فاصله میگیریم و این شغل و تخصص جایگاهش را بیشتر از قبل از دست میدهد. پیشنهادم این است که فضای روزنامهنگاری رقابتیتر از گذشته شود و مطبوعاتمان به رقابت با یکدیگر بپردازند. در چنین فضایی انتشار اخبار انحصاری و تولیدی، شیب مثبتی پیدا میکند و شاهد رونق دوباره گیشه مطبوعات خواهیم بود.
نظر شما :