نشست تخصصی «انقلاب اسلامی به روایت نشریات»؛
فرقانی: «گزارش» در تسریع روند انقلاب نقش مهمی داشت/ محسنیانراد: «مبارزه» یک واژه ماندگار در اسامی روزنامهها بود
به گزارش باشگاه خبری عطنا، نشست تخصصی «انقلاب اسلامی به روایت نشریات» با حضور محمد مهدی فرقانی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی و مهدی محسنیانراد، استاد دانشگاه امام صادق روز دوشنبه ۱۸ بهمنماه در کتابخانه و موزه ملی ملک برگزارشد.
مهدی محسنیانراد، استاد ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) با ارائه تصویری از مطبوعات دوره انقلاب اسلامی، اظهار کرد: این تصویر یک نگاه کمی در آستانه نجات از استبداد ارتباطی در ایران را نشان میدهد که متاسفانه بعد از آن دچار مشکلاتی میشویم.
محسنیانراد تعریف از انقلاب را یک تغییر ناگهانی، سریع، غیرمعمول و شدید در یک سیستم اجتماعی دانست و گفت: رابطه انقلاب اسلامی با رسانهها یک رابطه خاص است، همچنین مقاله روزنامه اطلاعات جرقه اولیه انقلاب را آغاز کرد.
وی افزود: در جریان انقلاب، تعدادی سینما به آتش کشیده شد، بدون آنکه هرگز علت آن شناسایی شود. شاید به این دلیل که، در آن زمان سینما نمادی از مدرنیته و غرب دانسته میشد.
این استاد تمام علوم ارتباطات یادآور شد: در طول انقلاب اسلامی کاست، زیراکس، تلفن و دیوارنوشتهها نقش ارتباطی داشتند و به نوعی اعلام نمادین تسلیم رژیم و تخلیه رادیو و تلویزیون از سوی نظامیان بود.
او با اشاره به امکانات ارتباطی و نقش آن در جریان انقلاب ادامه داد: در آن زمان، ۸۵۰ هزار شماره در کشور (هر ۳۵ نفر یک دستگاه تلفن) بوده و از هر ۱۰ خانواده تهرانی، هشت خانواده دستگاه ضبط صوت داشتند که نقش کاست را در شکلگیری انقلاب پررنگ میکند.
محسنیانراد اذعان کرد: به هنگام اوج گرفتن انقلاب و شروع عقبنشینی شاه، یک مجموعه پیچیده از روزنامه وارد نظام رسانهای ایران شد که برخی از آنها اولین تجربه انتشار را طی کرده و برخی نیز بعد از مدتی به دلایل گوناگون متوقف شدند.
او اضافه کرد: بررسیها از ۳۵۸ روزنامه نشان میدهد که ۲۵۳ روزنامه کاملا جدید و ۱۰۵ روزنامه ادامه روزنامههای توقیفی زمان شاه بودند که اکنون تجدید چاپ میشدند.
این استاد ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه گفت: گونههای زیراکسی، انبوه اعلامیهها، ویژهنامههای منتشر شده بدون تاریخ و شماره و گاها هر دو در برخی روزنامهها و همچنین فوقالعادههایی که توسط روزنامههای کیهان و اطلاعات منتشر میشد از جمله انتشارها در کنار سایر روزنامهها بودند.
محسنیانراد در خصوص اوج انتشار روزنامههای جدید، گفت: اوج روزنامههای جدید این دوره، مربوط به اردیبهشت ۵۸ بوده و همچنین شصت درصد از روزنامهها وابسته به گروهها، احزاب و سازمانهای مختلف است.
وی خاطرنشان کرد: یک سوءتفاهم بزرگ در چهل سال گذشته که در ایران پیرامون انتشار روزنامه وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد، تصور داشتن سرمایه و جمع شدن افراد مومن به آن ایدئولوژی است در حالیکه انتشار مرتب یک روزنامه یک کار سیستماتیک و بسیار دشواری است.
او اضافه کرد: ۷۳ درصد روزنامهها در تهران و ۲۷ درصد دیگر در سایر نقاط ایران منتشر میشد و در این میان سنندج و سپس تبریز، اهواز و رشت بیشتر از سایر نقاط روزنامه جدید منتشر میکردند.
محسنیانراد ادامه داد: تمام روزنامهها به صورت افست با قطعهای بسیار متفاوت و اغلب بدون قیمت و رایگان توزیع میشدند و هدف صرفا بیان دیدگاهها و نظرات بود که عمر این روزنامهها نیز طولانی نبود.
وی افزود: در مرداد ۵۸ با تصویب قانون توسط شورای انقلاب، ۲۲ روزنامه و مجله به دستور دادستان توقیف شد و این شوک بزرگی به روزنامهها و نشریات نوپا وارد کرد.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) در خصوص گرفتن حق امتیاز برای انتشار، افزود: امتیازها از مهر ۵۸ شروع شده و از میان ۲۵۳ روزنامه، فقط ۲۷ روزنامه امتیاز گرفتند و بقیه برای همیشه تعطیل شدند و دارندگان امتیازها افرادی از جمله اعضای شورای انقلاب و مقامات بالای انقلاب اسلامی و یک عده نیز روزنامهنگاران قبل از انقلاب بودند.
محسنیانراد خاطرنشان کرد: روزنامهها اسامی متفاوتی داشتند، پنج عنصر نمادین از جمله فراگرد ارتباط، مبارزه با نبرد، کارکرد، انقلاب و آزادی در اسامی روزنامهها نقش داشتند اما واژه مبارزه یک واژه ماندگار در چهل سال گذشته در حوزه ارتباطات است.
این استادتمام ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) در پایان، افزود: در دوره مورد بررسی روزنامهها با مسائل درونسازمانی مثل روزنامه کیهان و مسائل برون سازمانی مثل انفجار بمب در درون روزنامه بامداد مواجه بودند.
در بخش دیگر نشست، محمدمهدی فرقانی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی در خصوص تجربههای گفتمانی خود، اظهار کرد: با توجه به حضور ۲۴ ساله خود در روزنامه کیهان، گفتمان شاهنشاهی، گفتمان آستانه پیروزی انقلاب و گفتمان پیروزی انقلاب و تبوتابهای پیروزی و همچنین روزنامهنگاری در دوره جنگ را در روزنامهنگاری تجربه کردهام.
فرقانی اضافه کرد: در نیمه اول دهه پنجاه، ما با اوج قدرت دولت شاهنشاهی در ایران و سرکوب مخالفان روبهرو هستیم این در حالی است که شاه در سال ۵۴ حزب رستاخیز را ایجاد کرد. در دورهای که تغییر تاریخ شمسی اتفاق میافتد.
او ادامه داد: برای افرادی که در روزنامه کار میکردند، این شرایط پایدار، ماندگار و دیرپا به نظر میرسید و تغییر و تحول را در فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و به تبع آن فضای روزنامهنگاری کشور تصور نمیکردند، بنابراین در تلاش برای فریاد نارضایتی و بیان صدای در حاشیهماندگان بودیم.
فرقانی گزارشی از خود تحت عنوان «میخواهی پول پارو کنی، شغل آزاد پیشه کن» را مثال زد و گفت: این یک گزارش عادی اقتصادی نبود و درواقع یک اعتراض بسیار سنگین به نظام بروکراتیک ایران بود که در سال ۵۵ چاپ شد و اعتراضهای بسیاری از سوی توده مردم به خصوص کارمندان دولت و بازنشستگان را در پی داشت.
او در مورد محتوای این گزارش تصریح کرد: گزارش یک مقایسه، بین یک فرد شاغل آزاد با تحصیلات ابتدایی و دو سال تجربه کاری است که چند برابر کارمند دولت با تحصیلات لیسانس درآمد داشت.
وی افزود: انتقاد معمول و نه انتقاد ساختاری در آن شرایط امکانپذیر بود و تلنگرهایی هم که میتوانست باعث ایجاد دلخوشی شود، وجود داشت.
فرقانی در خصوص تاثیر گزارشها در آن زمان نیز گفت: رویدادهای بعد از سال ۵۴ از جمله گزارشی از تخریب خانههای خارج از محدوده تهران توسط شهرداری و غیرسیاسی نبودن و نشاندهنده بودن گزارش از تبادل و رویارویی و حتی تعرض ساختار با مردم ضعیف و فقیر به تسریع و روند شکلگیری انقلاب کمک کرد.
این استاد روزنامهنگاری اضافه کرد: انتشار گزارشها که گاه با گوشه و کنایه یا مستقیم در روزنامه منعکس میشد به تدریج منجر به شکلگیری نارضایتیها شد.
فرقانی در مورد شیوه برخورد دولتهای مختلف با مطبوعات عنوان کرد: اوج اعتراضات روزنامهنگاران در دولت جمشید آموزگار و در نامهای با امضای ۲۸۰ نفر در اعتراض به سانسور و خفقان در سال ۵۶ بود که مصادف با افسر نیرو هوایی بودن من بود و امضای یک مامور نیرو هوایی میتوانست ریسک بزرگی باشد و عدم واکنش آموزگار به نامه، منجر به چاپ خلاصه آن در روزنامه شد.
او افزود: اعتصاب دو روزه مطبوعات در ۱۹ شهریور ۵۷ در پی ورود مامور دولت نظامی به تحریریه کیهان مبنی بر کنترل مطالب پیش از انتشار به گوش روزنامههای اطلاعات و آیندگان رسید و آنها نیز از انتشار دست کشیدند.
مولف کتاب چشم عقاب، ادامه داد: توقف بزرگترین روزنامههای کشور و پرتیراژترین روزنامههای خاورمیانه در آن دوره انعکاس جهانی داشته و حتی در رادیو «مسکو» و «بی بی سی» به عنوان خبر اول مطرح شد.
فرقانی خاطرنشان کرد: در دولت شریف امامی، سندیکای نویسندگان و خبرنگاران، مدیریت امور را به دست گرفته و مذاکره با دولت منجر به عقد قراردادی شد که هیچ دخالتی در امر مطبوعات صورت نگیرد و روزنامهها کاملا آزاد باشند.
او اضافه کرد: همگام با روی کار آمدن دولت ازهاری، تمام رسانهها در کشور تعطیل شده و تحریریه کیهان شبانه آنچنان به هم ریخته بود که هیچ چیز قابل شناسایی نبود و دو ماه در اعتصاب کامل بودیم. همچنین در دولت بختیار، انتشار مجدد مطبوعات از سر گرفته شد و دولت وعده عدم دخالت در انتشار مطالب را داد.
فرقانی اظهار کرد: بعد از وقوع تحولات سریع و پیروزی انقلاب، سردرگمی در چگونگی بیان حقایق ایجاد شد و دو اتفاق به صورت افراط از قبیل اینکه بعضی از گروههای چپ در تحریریه نماینده داشتند و تفریط اینکه باید همچنان در همان فضای گفتمانی حرکت کرد، به وجود آمد.
رئیس دانشکده ارتباطات در پایان به دشواریهای روزنامهنگاری در جنگ اشاره کرد و گفت: روزنامهنگاری بعد از جنگ بسیار کار حساسی بود. به هنگام سقوط خرمشهر شیوه انتقال خبر باید به گونهای میبود که احساس شکست را در مردم ایجاد نکند و در نهایت تیتر «خونین شهر با آخرین فشنگها مقاومت میکند» زده شد.
نظر شما :