نشست «شهروند خبرنگار و چالش‌های آن در مواجه با بحران» برگزار شد؛

۰۶ بهمن ۱۳۹۵ | ۰۳:۳۰ کد : ۲۵۴۴
تعداد بازدید:۹۷۸
اسدی: پلاسکو نشان داد روزنامه‌نگاری ایران به کما رفته است
نشست «شهروند خبرنگار و چالش‌های آن در مواجه با بحران» برگزار شد؛

نشست تخصصی «شهروند خبرنگاری و چالش‌های آن در مواقع بحران با بررسی موردی حادثه ساختمان پلاسکو» با حضور عباس اسدی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی و حسین شهرستانی، رئیس پژوهشکده مطالعات راهبردی اجتماعی در دانشکده رسانه فارس برگزار شد.

به گزارش عطنا، در این نشست که دیروز ۵، بهمن ماه صورت گرفت، عباس اسدی درباره روزنامه‌نگاری شهروندی و بحران اظهار کرد: هر بحرانی ممکن است چالش‌هایی به وجود آورد و همه بحران‌ها چالش‌برانگیزاند، معتقدم که روزنامه‌نگاری شهروندی وجود ندارد و این مفهوم را قبول ندارم.

اسدی با بیان اینکه  هر بحرانی که اتفاق می افتد .سه مرحله قبل از بحران، حین بحران و بعد از بحران را در بردارد، افزود: بحران‌ها رسانه‌ها را به سمت خود می‌کشاند، بحران‌ها در همه‌جا ممکن است رخ دهد، بحران بزرگ و کوچک ندارد و آن اثرات بحران است که بحران را بزرگتر یا کوچک‌تر می‌نماید، پلاسکو سرشار از خبر است و هزاران نوع خبر می‌توان درباره آن تولید کرد، اما اخبار را که دنبال می‌کردم فقط از دو زاویه به این حادثه پرداخته شده است و این نشان می‌دهد که روزنامه‌نگاری ایران نه تنها در بحران است، بلکه به کما رفته است.

او در این‌باره ادامه داد: رسانه‌های ما چه سنتی و چه نوین نتوانستند از این حادثه استفاده کنند و تحلیلگران ما نتوانستند تحلیل خوبی از حادثه ارائه بدهند که این نشان می‌دهد فعالیت‌های رسانه‌ای ما اعم از خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و صدا و سیما در بحران است.

وی افزود: یکی از مصادیق این بحران این است که خبرنگار بخش دیپلماسی برای تهیه خبر به‌ جای خبرنگار حوادث به پلاسکو فرستاده می‌شود.

استاد دانشگاه علامه طباطبائی درباره جایگاه روزنامه‌نگار شهروندی در بحران‌ها گفت: روزنامه‌نگاری شهروندی فقط و فقط در حین بحران می‌تواند عمل کند، قبل و بعد از بحران، خبرنگار شهروندی تاثیرگذار نیست و نمی‌تواند حضور داشته باشد.

وی با طرح این سوال که رسانه‌های سنتی چگونه می‌توانستند در این حادثه اثرگذار باشند، اضافه کرد: اول اینکه رسانه‌های سنتی می‌توانند وقوع چنین حوادث را پیش‌بینی کنند یا عوامل بحران‌زا را شناسایی و گوشزد کنند، متاسفانه روزنامه‌نگاری ما «شبه روزنامه‌نگاری» است و روزنامه یا رسانه  به معنای واقعی نداریم.

اسدی در تشریح نحوه عمل روزنامه‌نگاری شهروندی اظهار کرد: در حادثه پلاسکو این نوع روزنامه‌نگاری فقط توانست پوشش خبری بدهد و نتوانست کار خاص دیگری انجام بدهد، بعد از اینکه پوشش داغ حادثه در حین بحران تمام شد، وظیفه روزنامه‌نگاری شهروندی نیز به اتمام رسید و این روزنامه‌نگاری حرفه‌ای بود که باید به  نحوه تحقق وعده‌ها، ازائه گزارش‌ها‌ و تحلیل اوضاع بپردازد.

این استاد روزنامه نگاری درباره چگونگی شکل‌گیری روزنامه‌نگاری شهروندی هم خاطرنشان کرد: روزنامه‌نگاری شهروندی مبحث تازه‌ای نیست که بگوییم یکی دو سال است به وجود آمده است، این نوع روزنامه‌نگاری همان شواهد عینی است که شهروندان به عنوان «شاهدان عینی» حوادث مختلف گزارش می کنند یا مطالبی که به رسانه‌ها می‌فرستند.

اسدی زمان به وجود آمدن  روزنامه‌نگاری شهروندی را «تقریبا هم‌زمان شکل‌گیری و آغاز کار مطبوعات» دانست و افزود: اهمیت روزنامه‌نگار شهروندی فقط زاویه دید گوناگون آن است، تنوع دیدگاه‌ها در این نوع از روزنامه‌نگاری وجود دارد که رسانه‌های حرفه‌ای می‌توانند از این ظرفیت استفاده کند ولی متاسفانه روزنامه‌نگاران ما آن را نادیده می‌گیرند.

وی از ویژگی خبرنگاران شهروندی نیاز به دیده شدن و «لایک شدن» را برشمرد و در این‌باره تصریح کرد: در روزنامه‌نگاری شهروندی ۹۹ درصد ارزش‌های خبری ارزش خبری «شگفتی» و «استثنا» است، در حالی‌که در روزنامه‌نگاری حرفه‌ای علاوه بر دیگر ارزش‌های خبری ارزش‌های درون سازمانی و برون‌سازمانی هم تعیین‌کننده است.

او اضافه کرد: روزنامه‌نگار شهروندی رویدادمدار است در حالی‌که روزنامه‌نگاری حرفه‌ای باید بیشتر بر مبنای «فرآیند‌مداری» باشد چراکه خبرنگار شهروندی فقط می‌تواند سوژه به روزنامه‌نگار بدهد ولی روزنامه‌نگار حرفه‌ای نمی‌تواند سوژه به خبرنگار شهروندی بدهد.

درادامه این نشست، دکتر حسین شهرستانی، جامعه‌شناس و رئیس پژوهشکده مطالعات راهبردی اجتماعی در سخنانی به بعد جامعه‌شناختی این مسئله پرداخت و اظهار کرد: شهروندان با امکان ارتباطی جدیدی مواجه هستند و این امکان ارتباطی جدید با ما چه می‌کند؟

شهرستانی موضوع این سوال را «ما» به عنوان انسان، سنت، تاریخ و شهروند بیان کرد و ادامه داد: ارتباطات جدید با ما چه می‌کند؟ در پاسخ به این پرسش سویه‌های افراط و تفریط وجود دارد تا ما بخواهیم به این مسئله از نگاه «امکان ارتباطی» فکر کنیم صورت‌های دیگر به وجود آمده و مسائل دیگر مطرح می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: درباره امکانات جدید ارتباطی که پیش آمده است باید به این فکر کنیم این صرفا ما نیستیم که با آنها چه می‌کنیم، بلکه این هم است که باید بدانیم این امکانات جدید با ما چه می‌کند؟

این پژوهشگر جوان حوزه جامعه‌شناسی ادامه داد: دیجیتالی شدن ظاهرا دارد در همه چیز دست می‌برد و همه خلأها را پر می‌کند، عصر جدید که عصر ارتباطات نام‌گذاری شده است از یک طرف گویی که آدم و عالم جدیدی را به‌وجودآورده و از طرف دیگر بازتولید معنا و مناسبات جدید را در پی داشته است.

وی اضافه کرد: از طرف دیگر مناسبات قدرت، مناسبات معنایی و قواعد بازی را عوض کرده است و ما هنوز در کشاکش این حادثه گرفتاریم.

 شهرستانی با بیان اینکه بحران‌ها به وفاق اجتماعی می‌انجامند، اظهار کرد: این حادثه را می‌توان با زلزله بم مقایسه کرد، در تمام تاریخ بحران‌ها برای جوامع وضعیت دوگانه به وجود می‌آوردند از یک‌ طرف نظم و وفاق اجتماعی را تهدید می‌کردند و از طرف دیگر باعث نظم اجتماعی می‌شدند مثلا زلزله بم توانست نظم و وفاق اجتماعی ملی به وجود بیاورد یا مثلا تلویزیون توانست از حادثه یازده سپتامبر «زایش مجدد یک ملت» را به‌ وجود بیاورد.

او اضافه کرد: اما به نظرم بخشی از حادثه پلاسکو که به بگومگوهای سیاسی انجامیده است امکان وفاق اجتماعی را از بین برده و در این رسانه‌های جدید اعتبار و مرجعیت سخن زیر سوال رفته است.

شهرستانی در این‌باره یادآور شد: قبلا حرف‌های سیاسی و حرف اجتماعی در تاکسی‌ها زده می‌شد و به این قسم حرف‌ها باد هوا می‌گفتند یعنی در یک محیط چندنفره محدود زده می‌شد و بعد فراموش می‌شد، اما بعد در این ماجرا می‌بینیم که همه کارشناس شده‌اند و به راحتی درباره این رویداد نظر خود را می‌دهند، آنها حتی با ساختن کانال ماهیت شبکه‌های اجتماعی را که مبتنی بر دوسویه بودن است تغییر داده‌اند و آن را به رسانه یک‌سویه تبدیل کردند.

وی افزود: این شهروندان عادی که نه سیاست‌مدار و نه خبرنگار هستند، همه بدون اینکه سخن آنان مرجعیت خاصی داشته باشد یا مسئولیت حقوقی در قبال سخنشان داشته باشند و قابل تعقیب قضایی باشند، نظر می‌دهند.

این پژوهشگر جامعه‌شناسی با اشاره به اینکه افراد تبدیل به ابژه‌هایی شده‌اند که اخبار آنها را ارضا می‌کند، اضافه کرد: این حادثه می‌توانست یک وفاق اجتماعی ملی به وجود بیاورد اما جماعت به جای سکوت به احترام قربانیان، با این امکان جدید ارتباطی به بگومگو پرداختند و سیاست‌مداران نیز به این بگومگوها دامن زدند تا به جای تجدید حیات یک ملت شاهد جنگ و جدال‌های بی‌معنی و تهی‌شده باشیم.

شهرستانی در مورد مسئله اساسی پیش آمده، اظهار کرد: مسئله اساسی در اینجا این است که سیاست‌مدار اعتبارش از دست می‌دهد نه تنها سیاست‌مدار خاص اعتبارش را از دست میدهد دیگر هیچ سیاست‌مدار از سوی عامه مردم پذیرفته نمی‌شود واگر مرجعیت سیاست‌مدار از بین برود دیگرهیچ سنگی روی سنگ بند نمی‌شود واین بگومگوها تیغ دولبه‌ای است که هردوجناح را می‌برند.

در بخش دیگر نشست، عباس اسدی با دید آسیب‌شناسانه درباه جامعه ایران، مشکل جامعه ایران را در «انبوه خلق» بودن آن دانست و با بیان اینکه در این جامعه هیج‌کس «مطالعه» نمی‌کند، گفت: نباید در این جامعه انتظار معجزه داشت.

او با ابراز تاسف از اینکه «جامعه ما رو به افول می‌رود»، افزود: همه جوامع و جامعه ما سه مرحله ارتباطی را طی کرده‌اند، مرحله اول که مبتنی بر ارتباط شفاهی و کلام بوده است، مرحله دوم مرحله کتابت و ارتباط کتبی است و درمرحله سوم مرحله دوباره ارتباط شفاهی است که با به وجود آمدن رادیو و تلویزیون همراه بوده است.

اسدی خاطرنشان کرد: اقامت ایران در مرحله کتابت بسیار کم بوده این باعث شده فرهنگ کتابت در جامعه ما نهادینه نشود، در جامعه ای که سرانه مطالعه پنج دقیقه است لابد هم نباید انتظار اتفاق خاصی را داشت.

عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه جامعه ایران جامعه تماشاگر مصرفی است، گفت: جامعه ما علاوه بر انبوه خلق بودن، جامعه تماشاگر است و جامعه تماشاگر مبتنی بر مصرف‌گرایی است، بنابراین اوضاع ما روز به روز بدتر می‌شود و حتی مطبوعات ما و رسانه‌های ما رسانه‌های مصرف‌گرا هستند.

وی در پایان افزود: در حال حاضر بحران همان «رسانه» است و آن چیزی که در مطبوعات ما از بین رفته، جایگاه تحلیل در مطبوعات است، برای مثال این روزها دنبال یک گزارش تحلیلی بودم که به این بپردازد که این حادثه چه تاثیر در  بازار لباس گذشته است و امیدوارم چنین‌ گزارش‌هایی را در همه ابعاد حادثه پلاسکو بیشتر ببینیم.


نظر شما :