نشست آسیبشناسی روابط عمومی در ایران برگزار شد؛
در این نشست تاکید شد که «مشکل اساسی رشتۀ روابط عمومی هویت استعمارشده است» و گفته شد که «بایستی برای آموزش روابط عمومی در حوزه دانشگاهی کارهایمان را دستهبندی کنیم، برای این رشته تاریخچه درست و دقیق و آرشیو داشته باشیم».
به گزارش عطنا، نشست تخصصی ارتباطات با عنوان «آسیبشناسی رشته روابط عمومی در ایران» یکشنبه، ۲۱ آذرماه در سالن شهید همت با حضور جمعی از دانشجویان و استادان حوزۀ ارتباطات برگزار شد. در این نشست که به مناسبت هفتۀ پژوهش تشکیل شد، مسائل مربوط به رشته و حوزۀ روابط عمومی آسیب شناسی و راهکارهایی ارائه شد.
در ابتدای این نشست، اسماعیل قدیمی، استاد رشتۀ روابط عمومی، دلایل عدم حضور فعال دانشجویان را ساختاری دانست و گفت: علوم انسانی و علوم اجتماعی به صورت بنیادی در کشورمان دچار مشکل است، آموزش این رشته ها پر چالش است بنابراین کلاسها دارای محتوای جذابی که دانشجو احساس کند با آن ارتباط دارد و لمسش کند و به حل مسائلش کمک کند نیست.
قدیمی در ادامه مشکل علوم انسانی و علوم اجتماعی را نبود آمارها و نظریههای مرتبط با جامعۀ ایرانی دانست و گفت: در واقع این دانشجویان وقتی به کلاس ما میآیند چیزی را که از ما میشنوند که با زندگی روزمرۀ خود، با مشکلات خود، با نگاه خود،با درک و با آن سیستم فکری شان هماهنگی ندارد، طبیعتاً کلاسهای بحث مربوط به جوامع دیگرو نظریه های جوامع دیگر است که زیاد این مطالب برای بچههای ما ملموس نیست.
وی با اشاره به تحقیق خود در زمینۀ آسیب شناسی روابط عمومی در ایران، به این نکته اشاره کرد که در کشور ما متأسفانه روابط عمومیها به عنوان یک سری واحدهایی کاملاً ناکارآمد شدهاند، برای مثال وقتی معاون روابط عمومی یک سازمان بزرگ میگوید روابط عمومی اینجا کار زیادی ندارد، دور از ذهن نیست که این مطالبی که ما سر کلاس تدریس میکنیم دانشجویان گوش ندهند، چرا که با زندگی روزمرۀ آنها هماهنگ نیست.
او ادامه داد: بر اساس تحقیق من در چهار وزارتخانه روابط عمومیها شبیه تبعیدگاه بوده و افراد غیر مرتبط بودند و بیشتر افراد درونگرا بودند در صورتی که روابط عمومی باید فردی برونگرا و بذلهگو باشد، سیاستها درست نبود، مسؤلیتها درست تقسیم نشده بود و نتیجۀ من از تحقیق این بود که ما تا روابط، ساختارها و انگیزهها را ایجاد نکنیم، روابط به همین صورت باقی میماند، بنابراین ما بایستی برای آموزش روابط عمومی در حوزه دانشگاهی کارهایمان را دستهبندی کنیم، برای این رشته تاریخچه درست و دقیق و آرشیو داشته باشیم.
سخنران بعدی این نشست رحمان سعیدی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی بود. وی در ابتدای سخنانش ضمن «وارد دانستن انتقادهای دکتر قدیمی»، این نکته را حائز اهمیت دانست که البته باید نقاط مثبت را هم دید.
سعیدی ضمن اشاره به این موضوع تصریح کرد: اما من همیشه نقاط مثبت ماجرا را هم نگاه می کنم، درست است که در حال حاضر روابط عمومی در جایگاه واقعی خود قرار ندارد اما واقعیت این است که ما اگر بخواهیم به طور نسبی به این قضیه نگاه کنیم در سال های اخیر شاهد افزایش کمی فعالیت ها در حوزۀ روابط عمومی هستیم، برای مثال در زمینۀ متون امروزه منابع بیشتری نسبت به قدیم وجود دارد، یا امروزه نسبت به گذشته این رشته و شغل شناخته تر شده است و هر سازمانی این واحد را داراست و این واقعیتی است که به مرور زمان خودش را دارد نشان می دهد.
عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات خاطرنشان کرد: ما به مسائل نباید زیاد ایدهآل نگاه کنیم، بلکه این مشکلات برای همه رشته ها حتی غیر از علوم انسانی است و ما باید نسبت به آینده امیدوار باشیم.
او با تأکید بر اینکه مشکلاتی وجود دارد اظهار داشت: برخی افراد که در زمینه اطلاعرسانی فعالیت میکنند به دلیل تقسیم کار اجتماعی و مناسبت و جایگاه سیاسی است و نه بر اساس تخصص و فعالیت حرف های، بنابراین وقتی اشرافی به مسائل ندارند، توان نوآوری هم وجود ندارد و حتی اگر ایده جدیدی مطرح شود به آن توجه نمی کنند.
او افزود: یکی از مشکلات مهم در روابط عمومی حضور افراد غیرمتخصص در این واحدها است و این افراد کسانی هستند که دانش آکادمیک روابط عمومی ندارند و به شکل سنتی و تجربه وار فعالیت می کنند.
سعیدی همچنین اظهار داشت: امروزه علم بایستی به تجربه کمک کند تا اینچنین فعالیت ها شکل علمی به خود بگیرد. مشکل دیگر وجود افرادی است که تخصص غیرمرتبط دارند.
در ادامۀ این نشست، محمد فتحینیا رئیس مرکز پژوهش و سنجش افکار صدا و سیما، به ایراد سخنان خود پرداخت. این استاد روابط عمومی با اشاره به این مسئله که جامعه سنتی به سمت جامعه شبکهای حرکت کرده، گفت: برخلاف این حرکت ولی همچنان نگاه به روابط عمومی همان نگاه سنتی مانده است که در واقع روابط عمومی در جامعه توده ای پی گرفته می شد.
وی افزود: با گسترش ارتباطات مجازی و اینترنتی با مخاطبانی طرف هستیم که خودشان دست به تولید پیام میزنند و این باعث دگرگون شدن حوزۀ روابط عمومی می شود.
فتحینیا ضمن اظهار تأسف از غفلتی که به این موضوع می شود، بیان کرد: ما همچنان با روابط عموم یهایی در سازمان ها روبهرو هستیم که مسئلۀ آنها جذب مخاطب به عنوان مشتری سازمانی است، در صورتی که در این فضای جدید آن رگۀ مدیریت ارتباط سازمان با رسانهها در واقع ابعاد جدیدی پیدا کرده و خیلی مهم شده است.
او با اشاره به تحولی که شبکه های اجتماعی ایجاد کردند خاطرنشان کرد: مسؤل روابط عمومی در دو سال پیش با مسئله کانال تلگرامی سازمان اصلا مواجه نبود و در شکل ارتباطی خود اگر کارش ایجاب میکرد در واقع ممکن بود که تعاملات محدودی با رسانهها داشته باشد و اگر ایجاب نمی کرد تعاملش با مشتریان سازمان خودش بود. در واقع این موضوع در حوزۀ آموزش روابط عمومی هم وجود دارد که سرفصل های فعلی همگی همان دید سنتی و قدیمی را دارند.
وی افزود: اساساً بعد از این گسترشی که در حوزه ارتباطات بوجود آمده است، ایجاب می کند که ما این حوزه را مورد بازنگری قرار بدهیم سرفصل های جدید را که قبلاً موضوعیتی نداشتند. در واقع اساساً این فضا دیگر مسائل قدیمی را نمی پذیرد و الان سازمان ها با مخاطبانی روبرو هستند که بسیار کارشناس تر از مسئولان روابط عمومی خودشان هستند.
این استاد دانشگاه بازنگری در حوزۀ روابط عمومی را لازم دانست و اظهار داشت: ما باید الزامات جدید این حوزه را که ناشی از قرار گرفتن در جامعه شبکه ای هست را درنظر بگیریم و سرفصل ها و کتاب های جدید را به این حوزه اضافه کنیم.
در ادامه یک استاد دیگر روابط عمومی با نقدی به نگاه سنتی موجود در روابط عمومی، اظهار داشت: ما دیگر باید نگاه سنتی به روابط عمومی را کنار بگذاریم، امروزه با توجه به تغییراتی که در سطح جهان رخ می دهد ما باید یک نگاه نو به روابط عمومی داشته باشیم.
ابراهیم جعفری با اشاره به اینکه در دنیای جدید با موارد یا بخش های جدیدی مواجه هستیم و یکی از این موارد سرمایۀ اجتماعی است، افزود: در واقع رسالت روابط عمومی ها این است که یا سرمایه اجتماعی ایجاد کنند یا آن را تقویت کنند، از این نگاه روابط عمومی ها باید بین سازمان ها، نهادها، رؤسا، کارکنان و مخاطبان آن پیوستگی ایجاد کنند و از منظر مدیریت استراتژیک بایستی نقاط ضعف و قوت درونی و فرصتها و تهدیدهای بیرونی را حساب کرد و اگر بتوانیم تسهیل گری را به عنوان راهکار در نظر بگیریم بسیار پیشرفت می کنیم.
در بخش دیگر این نشست، فرصتی برای دانشجویان اختصاص داده شد تا سؤال های خود را بپرسند، دانشجویان نیز مسائلی همچون عدم فراهم بودن امکانات مرتبط به رشتۀ روابط عمومی، قدیمی بودن منابع آزمون کارشناسی ارشد و همچنین چارت درسی و عدم نظارت بر نحوه تدریس استادان مطرح کردند.
در قسمت آخر این نشست استادان حاضر در این جلسه به سؤال های مطرح شده پاسخ دادند. سعیدی در جواب سؤال دانشجویان مربوط به کمبود امکانات گفت: ما باید ببینیم خود سازمان چه امکاناتی دارد، اگر مسؤلان سازمانی خود دچار مشکلات و محدودیت های خاص قانونی یا بودجه ای باشند با توجه به اینها باید انتظاری واقع بینانه داشت.
فتحینیا هم دربارۀ قدیمی بودن منابع گفت: این ایراد صحیح است و علتش این است که ما چه به لحاظ نهادی چه به لحاظ ساختاری، خصوصاً به در نظریه ها مکانیزیم های لازم را برای یافتن و یا ترجمۀ منابع نداریم.
افخمی نیز در پاسخ به دیگر سوال های مطرح شده همچون نبود نظارت، چارت درسی قدیمی، نبود ارتباط با بیرون دانشگاه تصریح کرد: ما بایستی یک نوع استانداردسازی در حوزه متون داشته باشیم، شرح درس باید به گونه ای باشد که بدون ذکر منبع ارائه شود و یک سری انتظار از دانشجو در رابطه با آن موضوع ذکر شود مثلاً مهارت فرد اینها باشد، اما در واقع چنین شرح درسی در وزارت علوم وجود ندارد.
مدیر گروه روابط عمومی ضمن بیان این نکته که در حال بررسی یک شرح درس جدید هستیم، افزود: برای لیسانس تقریباً برای هر درسی سه منبع را مشخص می کنیم. در رابطۀ با اجرای چارت های درسی و اجرائی کردن آنها، نیاز به مکانیزم نظارتی است.
وی ضمن اشاره به اینکه برای ارتباط با بیرون دانشگاه نیازمند حمایت مسئولان دانشگاه است بیان کرد: مسئله در مورد رشته های علوم انسانی ارتباط دانشگاه با اجتماع و بحث های مختلف آن است.
او در پاسخ به سوال تئوری بودن صرف درس های این رشته هم تاکید کرد: باید همراه با تئوری کار عملی باشد ولی لازمه اش این است که اول مطالعه تئوریک داشته باشیم سپس ببینیم در عمل کجا این مطالعه به کار ما میآید.
افخمی مشکل رشته روابط عمومی را هویت استعمار شدۀ این رشته دانست و تصریح کرد: ما دوازده سال در دانشکده علوم اجتماعی بودیم که ما را رشته ای بی هویت کردند و حتی ما را به عنوان گروه آموزشی به رسمیت نمی شناختند، ما کد آموزشی داشتیم و با رشته های دیگر مانند جامعه شناسی هیچ فرقی نداشتیم، اما به تازگی و درسال گذشته هویت رشته ای پیدا کردیم، منتهی هویت رشته ای استعمار شده، به این مفهوم که ما یک بار هویت داشتیم و آن را از ما گرفتند که در حال حاضر در پی بازسازی آن هستیم. هویت ما موقعی مستقل است که بیست استاد در این جا حضور داشته باشند، معاون آموزشی و رئیس دانشکده در این جا حضور داشته باشند و ما را به رسمیت بشناسند، اما هنوز آموزش سربرگ های با عنوان گرایش روابط عمومی چاپ می کند، ما گرایش نیستیم، رشته هستیم.
نظر شما :